پاسخ به سوالات ادبیات فارسی توسط اساتید اوج یادگیری
پاسخ به سوالات دانش آموزان درمورد ادبیات فارسی
سوالات شما:
اگر امکانش هست میشه بیت زیر رو معنی کنید
خارخار حرص ، فلس از طینت ماهی نبرد / چون ز جمعیت شود دل جمع ، دنیادار را؟
مهندس حسین احمدی:
سلام
دغدغه و اندیشه طمع، باعث نمیشود که فلس ماهی کنده شود و یک دست شود و همچنان فلس دار خواهد بود
چگونه شخص دنیادار، انتظار دارد، حال و احوالش جمع(اصطلاح عرفانی، متضاد تفرقه) باشد، در حالیکه فکرش هزار جا است؟
مقصود کلی شاعر
این است که برای یک دست شدن و یک پارچه شدن خیال و خاطر
باید دغدغهها و حرص و طمع را کنار گذاشت
برای آن هم مثال ماهی و فلس آن را میزند.
روش معنی کردن ابیات را در پکیج خلاقیت شعری توضیح داده ایم که می توانید از طریق تماس به شماره:
۰۹۱۲۸۳۷۵۷۰۲
تهیه کنید.
درباره ترمیم معدل توضیح بدید لطفا:
در هر نوبت امتحانی که نهایی برگزار میشود
امکان شرکت در آزمون وجود دارد
شرایط و نوع مدرسه از جمله تیزهوشان یا نمونه دولتی بودن نیز تاثیری در گزینش و ترمیم معدل ندارد
و شرایط شرکت در آزمون ترمیم سوابق تحصیلی برای همه متقاضیان یکسان است
کسی زمان کمی برای کنکور دارد از چه روشی استفاده کند تا بهترین نتیجه را کسب کند؟
قبل از اینکه گرفتار کمبود وقت بشی
برنامه ۱۲۰ تا ۱۰۰ را دریافت کن
چه DVD هایی بخرم؟
از چه کتابهایی تست بزنم؟
با چه بودجه بندی و برنامه ای پیشرفت کنم؟
با استاد حسین احمدی بهترین مشاور و برنامه ریز کنکور ایران
بنیانگذار تدریس های تصویری در کنکور ایران
رتبه ۱ کارشناسی ارشد مترجمی عربی
دانشجوی دکترای برنامه ریزی آموزش از راه دور
ثبت نام و تماس با دفتر مرکزی موسسه:
۰۹۱۲۸۳۷۵۷۰۲
شماره تماس جهت دریافت مشاوره از مشاوران اوج یادگیری و دریافت منابع آموزشی ۰۹۱۲۸۳۷۵۷۰۲
2 Comments
خانمحمد
سلام و عرض ادب
آیا در بیت
“چون صدف پروردم اندر سینه درّ معرفت
تا به جوهر طعنه بر درّ های دریایی زدم”
حسن تعلیل وجود دارد؟
و آیا در بیت
“به بوی مژده ی وصل تو تا سحر شب دوش
به راه باد نهادم چراغ روشن چشم”
تشبیه وجود دارد؟
در مورد اوّل من اینطور تفسیر کردم که چرا در سینه(مجاز از دل) معرفت، که همچون درّ با ارزش و کمیاب است، را پروردم(نگه داری و حفظ)؟ چون میخواستم این طعنه را(خودنمایی داشتن این درّ گرانبها را) بر بقیه(که ادعای شناخت و معرفت دارند) بزنم. ولی کسی که معرفت داره خود نمایی نمیکنه! پس جواب سوال رو به صورت ادبی این طور آورده و توجیه کرده.
در مورد دوم هم چراغ چشم نمیتواند تشبیه واقع شود چون اگر کسی در اتاق تاریکی باشه و بخواد چیزی رو پیدا کنه با استفاده از چشم نمیتونه اینکار رو انجام بده. پس منظور شاعر چشمی که همچون چراغ به راه باد سپرده شده نمیتواند باشد.
باید چیزی وجود داشته باشه که چشم به اون و اون به چراغ مربوط بشه پس زینت استعاره به کار رفته است.
ممنون از شما
ناشناس
سبب تخلص نظامی رو میتونین بگین؟